اولین روز مراسم دیدار با فامیل
اولین تجربه ترس
اینجا مامانی میخواست منو بذاره لای نون، سس بزنه و قورت بده ، خیلی ترسیدم ...
نویسنده :
مامانی
14:04
هنر مندی اقا پارسا
ایجا به اصرار اطرافیان دارم یه قطعه اواز در دستگاه ماهور اجرامیکنم و با تشویق ویژه مواجه شدم . هنر دیگه ، چه میشه کرد ...
نویسنده :
مامانی
14:02
این عکس صرفا جهت دلبری گرفته شده
دنیا از یه زاویه دیگه
همش میگن نوع نگاه تون رو عوض کنین. من هم دارم سعی ام رو میکنم ...
نویسنده :
مامانی
13:57
عرض اندام
بازوها رو دارین دیگه، حواستون جمع باشه خلاصه از ما گفتن ...
نویسنده :
مامانی
13:54
ماساژ بعد حموم
به به . حالم جا اومد خلاصه زورم به هیچ کس نرسید و منو بردن حموم. ولی خدایی خیلی حال داد. چیز خوبیه این حموم هااااا دست مادرجون و خاله مهسا درد نکنه . بعد از نه ماه یه حموم حسابی خیلی چسبید ...
نویسنده :
مامانی
13:42
بدون عنوان
بالاخره این خانم دکتر مرخص کرد. اینجا تازه رسیدم خونه. خسته شدم خوابم میاد ولی همه اینجا میخوان منو حموم کنن. این چه وضعیه اخه، خوب الان خوابم نمیبینین ...
نویسنده :
مامانی
13:39
اولین عکس پارسا خان ما
این عکس در بیمارستان گرفته شده. اولین عکس پارسا کوچولو در اولین ساعت تولد ...
نویسنده :
مامانی
8:28